پرش لینک ها

کدام یک؟!

در این پرتره تیره و سیاه‌قلم، چهره به دو نیم تقسیم شده و هر نیمه، باز هم چندین صورت و چشم در خود دارد؛ ترکیبی از انباشت نگاه‌ها که بیننده را در هاله‌ای از اضطراب و پرسش فرو می‌برد. چشم‌ها در جهات مختلف دوخته شده‌اند و هیچ‌کدام مرکزیت مطلق ندارند، انگار سوژه همواره در حال ازهم‌گسیختگی و بازترکیب است. سیاهی حفره‌وار چشم‌ها و تاریکی اطراف، کیفیتی وهم‌آلود به اثر می‌بخشد، گویی هنرمند خویش را در آینه‌ای شکسته بازتاب داده است. خطوط مواج و سایه‌های فشرده، این حس گریز از ثبات را تشدید می‌کنند و چهره را بدل به میدان نبردی درونی کرده‌اند. بخش روانکاوانه: این اثر بازتابی است از تجربه انزجار از خود و مواجهه با آن. هنرمنددر سالهایی ابتدایی عمر چهره خویش را برنمی‌تابیده و نگاه به آینه برایش آزارآور بوده، اما در فرآیند خلق اثر درمی‌یابد که این انزجار بی‌ریشه و محصول ذهن است. تکثیر چهره‌ها و نگاه‌ها، نمادی از صداهای متعارض درونی و پرسش همیشگی از «کدام یکِ من؟» است. بیننده با دیدناین پرتره، ناخواسته خود را در آن جست‌وجو می‌کند، چراکه شکاف میان خودِ واقعی و خودِ تصوری، تجربه‌ای همگانی است. اثر در نهایت به دعوتی بدل می‌شود برای پذیرش خود، حتی با همه زوایای تاریک و چندپاره‌اش؛ تلاشی برای این‌که آینه نه دشمن، بلکه دریچه‌ای به خودشناسی باشد.