پرش لینک ها

زاده ای از من

این اثر با رنگ‌های تیره، بافت‌های متلاطم و لکه‌های ارگانیک، حس زایش و تکرار را در دل تاریکی‌ها تداعی می‌کند. صورت نیمه‌محوشده‌ای از دل رنگ‌های خاکی و سوخته بیرون آمده است، گویی از میان بطن زمین یا حافظه‌ای کهنه سر برآورده. لکه‌های قرمز در پایین، یادآور خون و تولد است؛ در حالی که رنگ سفید در بخش صورت، نشانی از خلوص و آغاز دوباره دارد. جریان‌های خطی و قطرات رنگ، حرکت مداوم و چرخه‌ای حیات را القا می‌کنند، گویی زندگی همواره در حال شدن و باززاده‌شدن است. ترکیب‌بندی آزاد و بی‌قاعده، انرژی درونی و پویایی زمان را در دل اثر جاری کرده است. نگاه روانکاوانه از منظر روانکاوی، «زاده‌ای از من» بازتاب میل ناخودآگاه به تداوم و جاودانگی است. هنرمند با نمایش چهره‌ای محو و در حال شکل‌گیری، به فرآیند بی‌پایان «باززایی» روان اشاره می‌کند؛ لحظه‌ای که سوژه میان مرگ و تولد معلق می‌ماند. خونابه‌های قرمز، یادآور رنج زایش و قربانی‌دادن برای تداوم نسل است، در حالی که لکه‌های تاریک نمادی از ناخودآگاه جمعی و نیروهای پنهان روان هستند که هر بار زایشی نو را برمی‌انگیزند. این اثر می‌تواند استعاره‌ای از تکرار ابدی فرویدی و بازگشت مکرر به نقطه آغاز باشد؛ جایی که «خود» هر بار دوباره متولد می‌شود، اما همیشه ردی از زخم و خاطره گذشته بر آن باقی می‌ماند.