پرش لینک ها

در من چیزهایی مدام تکرار می شود خاموش، سرخ و بی انتها

در من چیزهایی مدام تکرار می‌شود، خاموش، سرخ و بی‌انتها چهره‌ای آرام اما سنگین، با دستی تکیه‌داده بر صورت، در میانه پس‌زمینه‌ای گلدار قرار گرفته است؛ تضادی میان لطافت نقش‌مایه‌ها و لکه‌های سرخ که بر پوست چهره و دست‌ها نشسته‌اند. این سرخی‌ها، همچون ردّ زخمی قدیمی، نه فریاد می‌زنند و نه محو می‌شوند؛ تنها در سکوت حضور دارند، ماندگار و بی‌انتها. نگاه نیمه‌خسته و اندکی متمایل به پایین، حس پذیرش یک رنج آشنا را القا می‌کند؛ رنجی که نه تازه است و نه قابل فرار، بلکه بخشی از بافت وجود شده است. از منظر روانکاوی، این اثر بازتاب «تروماهای مزمن» است؛ تجربه‌هایی که به جای فوران، در لایه‌های عمیق روان ته‌نشین شده‌اند و با تکرار درونی، بخشی از هویت فرد را شکل داده‌اند. سرخی تکرارشونده، استعاره‌ای بصری از این رنج همیشگی است که هم جسم و هم ذهن را رنگ می‌زند. پس‌زمینه گلدار، می‌تواند به‌مثابه نقاب یا پوششی باشد که این درد را در لایه‌ای از زیبایی و سکوت پنهان می‌کند. این پرتره، نه روایت یک لحظه، بلکه سندی از هم‌زیستی طولانی‌مدت با زخمی است که هرگز از تپش بازنایستاده است.