
حوا
- سولماز جهانگیر
اثر «حوا» با ترکیبی از نمادهای اسطورهای و تصویری شاعرانه، روایتی تازه از قصهی نخستین زن در جهان را ارائه میدهد. در بالای قاب، چهرهای نقابگونه با چشمانی تهی دیده میشود که سیبی سرخ بر پیشانیاش قرار دارد؛ نماد وسوسه، معرفت و گناه نخستین. در بخش پایین، کودکی با چهرهای معصوم ایستاده است، اما چشمانش با دستهایی سفید و ظریف پوشانده شدهاند؛ استعارهای از محرومیت آگاهانه یا ناآگاهانه از دیدن حقیقت. در سینهی کودک نیمسیبی شکافته به چشم میخورد، گویی بخشی از او از همان آغاز آلوده به سرنوشت حوا و میراث انتخاب نخستین شده است. پسزمینهی تیره با درختان خشک، فضایی رازآلود و سرشار از خفقان میسازد که بار معنایی اثر را تشدید میکند. این ترکیب از رنگها، فرمها و نشانهها، روایتِ کشمکش میان معصومیت و آگاهی را به زبان تصویر بازمیسازد. نگاه روانکاوانه از منظر روانکاوی، این اثر را میتوان بازنمایی جدال ناخودآگاه میان «معصومیت کودکانه» و «دانش ممنوعه» دانست. چهرهی نقابگونهی بالا، همان «پرسونا» یا نقاب اجتماعی است که بر ذهن زن تحمیل شده و با سیب بهمثابه نماد وسوسه، نقش ناظری خاموش و تهدیدگر را ایفا میکند. کودک در پایین تصویر، میتواند «خودِ واقعی» باشد که هنوز میل به کشف دارد اما چشمهایش بسته شده تا با حقیقت مواجه نشود. دستهای پوشانندهی چشمها یادآور مکانیسمهای دفاعی رواناند که آگاهی را محدود میکنند تا فرد از اضطراب گناه یا عذاب دانایی بگریزد. نیمسیب بر سینهی کودک تداعیگر زخمی نسلی است؛ انتقال بار فرهنگی و ایدئولوژیک که از «حوا»ی نخستین تا زنان امروز ادامه یافته است. اثر، تضاد بنیادین میان میل و منع، آگاهی و معصومیت، و سرنوشت جمعی زنانه را بهزیبایی به تصویر میکشد. چشمان بسته، سیبی بر پیشانی، و نسلی که هنوز بهای دانستن را میپردازد.