پرش لینک ها

تاب بیاور

این اثر تصویری از چهره‌ای است که در مرز میان فرسودگی و ایستادگی معلق مانده است. خطوط رنگیِ شتاب‌زده و پراکنده بر بالای سر، ذهنی پرتنش و آشفته را تداعی می‌کنند و لکه‌های سرخ که از گردن تا پایین جاری شده‌اند، حس جراحت و خونریزی درونی را به بیننده منتقل می‌سازند. چشم‌ها، یکی باز و دیگری نیمه‌محو، تضادی میان آگاهی و نابینایی را بازتاب می‌دهند؛ گویی شخصیت در حال نظاره‌ی جهان و هم‌زمان بریدن از آن است. خط زردی که از پس‌زمینه می‌گذرد همچون تیری از نور، نشانی از امید یا راهی برای رهایی است. اثر با سادگی و بی‌پیرایگی بصری خود، ضربه‌ی خام و بی‌واسطه‌ای از رنج را آشکار می‌سازد. نگاه روانکاوانه از منظر روانکاوی، این تابلو بیانگر وضعیت روانیِ «تعلیق در رنج» است. چهره، بدن زخمی را حمل می‌کند اما هنوز درگیر فرایند معنا بخشیدن به درد است. خطوط رنگیِ درهم‌پیچیده می‌توانند نماد افکار وسواسی و فشارهای روانی باشند که ذهن را در بحران نگه می‌دارند. اما حضور خط زرد افقی، همچون شکافی در تاریکی، دلالت بر میل ناخودآگاه به نجات و نور دارد. هنرمند با عنوان «تاب بیاور» به مخاطب می‌گوید که رنج نه پایان، بلکه مرحله‌ای از تحول است؛ همان‌گونه که فروید و پس از او ویکتور فرانکل بر آن تأکید داشتند که معنا در دل رنج زاده می‌شود. در این اثر، رنج تبدیل به راهی برای فتح جهان درونی می‌شود؛ جهانی که بدون عبور از زخم‌ها دست‌یافتنی نیست.