
به سوی سیمرغ
- حسین خطیبی
این چیدمان متشکل از پرسشنامهها و تحلیلهای روانشناختی هنرمندان شرکتکننده در نمایشگاه، نه فقط یک شیء فیزیکی بلکه یک سند جمعی از فرایند آفرینش هنری است. انباشت کاغذها بر روی همدیگر، یادآور حجم انباشتهشده اندیشهها، تجربهها و دغدغههای هر هنرمند است که در قالب پاسخهای فردی ثبت و سپس به یک اثر مشترک بدل شده است. انتخاب نام «به سوی سیمرغ» اشارهای مستقیم به منطق جمعی در داستان عطار دارد؛ جایی که پرندگان تنها از طریق اجتماع و همافزایی به حقیقت وجودی خویش دست مییابند. این اثر در مقام یک چیدمان، فراتر از ثبت دادههاست؛ خود بدل به حجمی میشود که اندیشهها و احساسات فردی را در قالب یک کل معنادار به نمایش میگذارد.
تحلیل روانکاوانه اثر
از منظر روانکاوی، «به سوی سیمرغ» بازتابی از فرآیند جمعی کشف خویشتن است. هر پرسشنامه، نمایندهای از ناخودآگاه و خودشناسی فردی هنرمند است، اما قرار گرفتن آنها در کنار هم نشان میدهد که خود فردی تنها در پیوند با دیگری معنا مییابد. این انباشت کاغذها استعارهای است از لایههای روانی که در هم تنیدهاند و در نهایت به یک کلیت واحد بدل میشوند. اثر یادآور این نکته است که مسیر فردی خودشناسی، ناگزیر از عبور از جمع و پذیرش دیگری است.
درست همانگونه که پرندگان عطار در پایان سفر دریافتند که سیمرغ همان «جمع آنها»ست، این چیدمان نیز بیانگر آن است که حقیقت هنرمندانه میتواند نه در انزوای فرد، بلکه در همنشینی و تفسیر جمعی آشکار شود.