
سلف پرتره
- سارا شهریاری راد
- ۴۰ ساله
- ۲۰ سال سابقه فعالیت هنری
این پرتره محو و مینیمال، در سکوتی که هنرمندش برگزیده، بیشتر از هر شرح و تفسیری سخن میگوید. سارا راد در پاسخ به پرسشهای این تحقیق با ذکر این نکته که سوالات به نظرش کلیشه ای آمده و از نگاه جامعی برخوردار نیست خودداری کرده و ترجیح داده است اثرش خود روایتگر باشد. در این انتخاب، نوعی ایستادگی در برابر چارچوبهای کلیشهای و پرسشهای قالبی نهفته است—رویکردی که اجازه میدهد مخاطب، بدون پیشزمینه یا هدایت ذهنی، با اثر ارتباطی شخصی و منحصر بهفرد برقرار کند. در این پرتره مبهم، صورت نه بهعنوان بازنمایی دقیقِ فرد، بلکه بهمثابه هالهای از حضور دیده میشود. خطوط چهره به مرز محو و آشکار رسیدهاند، گویی هویت در لحظهای گذرا میان بودن و نبودن در نوسان است. رنگهای ملایم قهوهای و ارغوانی، همراه با ضربهقلمهای نرم، و دهانی که به نظر محو و بسته میآید حس سکوت، خلأ و درونگرایی را منتقل میکنند. از منظر روانکاوی، محو بودن جزئیات میتواند به تجربهای از «خود» اشاره داشته باشد که هنوز در حال شکلگیری یا بازتعریف است. چشمها، تنها نقطه نسبتاً روشن و واضح و لنز های روی آن که میتواند به معنی دقت در جزییات پیرامون باشد، همچون روزنهای به درون عمل میکنند—جایی که مخاطب احساس میکند دیده میشود، اما در عین حال از شناخت کامل باز میماند. این اثر، یادآور خاطرهای کمرنگ یا تصویری در ذهن است که پیش از محو شدن کامل، آخرین تلاش را برای باقی ماندن در حافظه میکند.