
تعادل.تامل وکنترل بر سرنوشت
- افسون منوچهری
- ۴۰ ساله
- ۲۰ سال سابقه فعالیت هنری
در این صحنه سوررئال، زنی بر روی چمدانی کهنه و زنگزده – معلق در میان ابرها – به حالت مراقبه نشسته است. اطراف او بادکنکهایی با رنگ و روی فرسوده معلقاند، یادگار خوشیهایی کهنه و فراموشنشدنی. دو شمع روشن، در دو سوی او، نوری لرزان اما پایدار را به فضای تاریک میافشانند. دستان با دستکش سفید، همچون دستان یک شعبدهباز، استعارهای از آفرینش و کنترل سرنوشتاند؛ و کلاه مخروطی شبیه چادر سیرک، جهانبینی هنرمند را آشکار میکند: زندگی بهسان یک سیرک، ترکیبی از نمایش، تعادل و بیثباتی. از منظر روانکاوی، این اثر روایتی تصویری از تلاش انسان برای حفظ تعادل میان بار زندگی و خاطرات گذشته است. چمدان کهنه، بار نمادین تجربهها و گذشته را حمل میکند، در حالی که معلقبودن آن بر ابرها، به شکنندگی و ناپایداری مسیر زندگی اشاره دارد. بادکنکهای فرسوده یادآور شادیهاییاند که در حافظه باقی مانده اما دیگر تازگی ندارند، و شمعها، نماد گذر زمان و روشنایی آگاهی، این صحنه را کامل میکنند. «تعادل، تأمل و کنترل بر سرنوشت» نهفقط یک تصویر، بلکه استعارهای از ایستادن در مرکز نمایش زندگی است؛ جایی که انسان باهمه تضادها همچنان بازیگر و کارگردان سرنوشت خویش است