پرش لینک ها

دستهای من رفتارجنگی اند

دست‌هایی که تاریخ را حمل می‌کنند» فهیمه اسلام‌کیش از پرتره‌اش از دست‌ها آغاز کرده است؛ همان دست‌هایی که از کودکی، دست‌های پدرش، در ذهنش ماندگار شده‌اند. او می‌گوید با رگ‌های دست پدر بازی می‌کرده تا زمانی که... و این «تا زمانی که» ناگفته، در سکوت بوم، به تلخ‌ترین شکل ممکن حضور دارد. در این اثر، دست‌ها نه صرفاً جزئی از بدن، بلکه محور روایت‌اند؛ ستبر، پرجزئیات و بافت‌مند، حامل خاطره‌ای کهنه که در عمق حافظه هنرمند حک شده است. از منظر روانکاوانه، این تصویر در پیوندی تنگاتنگ با مفهوم «انتقال بین‌نسلی تروما» قرار می‌گیرد؛ جایی که خاطرات و تنش‌های والدین، بی‌آنکه آگاهانه منتقل شوند، در فرزندان رسوب می‌کنند. تضاد میان چهره نسبتاً آرام و دست‌هایی با انقباض پنهان، دوگانگی روانی اثر را برجسته می‌کند: میل به لمس و نزدیکی، هم‌زمان با آماده‌باشی دفاعی. زمینه روشن و ساده، این دستان و آن نگاه مستقیم را به مرکز توجه می‌برد، تا تماشاگر نیز ناگزیر شود با تاریخی که در خطوط و رگ‌ها نهفته است روبه‌رو شود. این پرتره، اعترافی بصری است به اینکه گاهی تاریخ، نه در کتاب‌ها، بلکه در چین‌وچروک و رگ‌های دست‌ها ثبت می‌شود.